توافق هسته ای و هسته توافق
"فرهنگ کار"، "کارآفرینی"، "تولید" و "مصرف" که مقولاتی فرهنگی-اقتصادی اند بطور مستقیم و غیرمستقیم در این مسأله قابل طرح اند. انشاءالله در صورت توافق و براساس انتظار معمول بیش از صد میلیارد دلار از دارایی های ایران آزاد خواهد شد و حداقل برخی از تحریم ها برطرف می شود و البته ورود شرکت های خارجی تسهیل خواهد شد. در جامعه ای که "کارآفرینی" و تولید"ارزش" تلقی نمی شود و "مدیریت علمی" جایگاه مناسبی در کلیه سطوح اداری و عملیاتی کشور ندارد؛ چگونه می توان از این موهبت و دستاورد بزرگ حراست و پاسداری کرد؟ آیا مسئولان و مدیران فعلی نظام قادر به مهار مصرف زدگی مفرط و تجمل گسیخته و پخته خواری عادت یافته هستند؟ مباد که سبقت در استفاده از کالاهای لوکس خارجی و بی اعتنایی به محصولات داخلی موجب سرباری تعداد بیشتری از افراد جامعه شود و هجوم برق آسای شرکت های خارجی تنبلی و کاهلی را بر مدیریت کشور تحکیم کند. تنها در صورت مدیریت صحیح منابع مالی و توجه به تولید و توجه به "کارآفرینی" - اقتصاد مقاومتی-می توان به هسته توافق دست یافت. و این در صورتی است که این بار دلالان و کاهلان بلوکه شوند و مولدان و کارآفرینان بر صدر نشینند.